سنجش تراكم استخوان
سنجش تراکم استخوان (به انگلیسی: Bone Mineral Densitometry) یا به اختصار BMD روش متداول برای سنجش مقدار تراکم استخوانهای بدن است. در این روش که مقدار وزن مواد معدنی استخوان رادر هر سانتیمتر مربع اندازه میگیرند[۱] یک معیار نسبی از مواد معدنی استخوان را بدست میدهد ولی چگالی واقعی استخوان سنجیده نمیشود. کاربرد بالینی آن برای اندازهگیری غیر مستقیم از مقدار پوکی استخوان بیمار میباشد.
چندین روش مختلف برای اندازه گیری توده استخوانی وجود دارد اما بیشترین روشی كه مورد استفاده قرار می گیرد روش DXA یا جذب دوگانه اشعه ایكس میباشد. با این روش، اندازه توده استخوانی در گردن استخوان ران، ستون فقرات، مچ دست یا تمام اسكلت بدن سنجیده میشود واغلب به آن اسكن استخوان گفته میشود. ارزشی كه برای توده استخوانی بوسیله اندازه گیری تولید می گردد را اصطلاحاً تراكم معدنی استخوان یا BMD می نامند و نام كلی كه برای آزمایشهای اندازه گیری تراكم استخوان بكار می رود تراكم سنجی استخوان یا دانزیتومتری استخوان میباشد.
جدیدترین دستگاه اسكن استخوان میتواند این اندازه گیری ها را در عرض فقط چند دقیقه انجام دهد در حالیكه دستگاههای قدیمی تر این كار را در عرض ۲۰ یا ۳۰ دقیقه انجام می دادند. گرچه از اشعه ایكس برای اندازه گیری استفاده میشود اما مقدار اشعه ای كه بكار می رود بسیار جزئی میباشد و ضرری ندارد. بنابراین می توان از آن حتی در كودكان و خانمهای حامله هم در صورت نیاز استفاده نمود بدون اینكه خطری متوجه آنها باشد.
برای اندازه گیری توده استخوان توسط اسكن استخوان، شخص باید روی یك تخت دراز بكشد.
وقتی توده استخوانی در ستون فقرات اندازه گیری میشود، یك بالش مربع شكل در زیر رانها گذاشته میشود (این كار برای مستقیم شدن قسمت پایینی ستون فقرات تا جای ممكن صورت می پذیرد). یك میله نازك فلزی بر روی محلی كه قرار است انداه گیری شود بالا و پایین می رود و بر خلاف سایر دستگاههای اسكن، در اینجا هیچگونه تونلی وجود ندارد كه بیمار به داخل آن برود. هیچ نیازی نیست كه لباسها درآورده شود، گرچه لباسهایی كه دارای اشیاء یا تكمه های فلزی هستند باید قبل از انجام اسكن درآورده شوند. همچنین هیچ تزریقی در این آزمایش انجام نمی گیرد.
روش دیگری كه بوسیله آن می توان توده استخوانی را اندازه گیری نمود، استفاده از اولتراسوند (سونوگرافی) است كه به آن BUA گفته میشود. از این روش معمولاً برای استخوان پاشنه پا استفاده میشود.
محدودیت های اشعه ایكس:
برای تشخیص شكستگی ها در پوكی استخوا معمولاً از اشعه ایكس استفاده میشود. با این حال، در تعیین كاهش توده استخوانی خیلی سودمند نیستند زیرا تراكم استخوان در یك دستگاه اشعه ایكس، بستگی به تعدادی عوامل تكنیكی خود اشعه ایكس و نیز مقدار واقعی استخوان دارد.
اینطور گفته میشود كه كاهش توده استخوانی فقط وقتی می تواند به خوبی دیده شود كه استخوانها نیمی از تراكم طبیعی خود را داشته
باشند! بنابراین استخوانهای نازك در یك رادیوگرافی را باید جدی درنظر گرفت، اما كاهش توده استخوانی را اغلب نمی توان در یك عكس رادیوگرافی ساده تشخیص داد.
در حال حاضر، رادیوگرافی با اشعه ایكس تنها روشی است كه برای تشخیص شكستگی های ستون فقرات بطور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرند. گرچه دستگاههای جدید DXA می توانند تصاویر بسیار واضحی از ستون فقرات بگیرند و ممكن است در نهایت از آنها برای تشخیص شكستگی های ستون فقرات استفاده شود. یك مزیت مهم این روش آن است كه مقدار اشعه ایكسی كه در روش DXA بكار می رود بسیار كمتر از دستگاههای رادیوگرافی معمولی است.
آیا تمام نواحی بدن را می توانیم با این روش چك كنیم؟
خیر، تست سنجش تراكم استخوان تمام بدن را چك نمی كند و معمولاً برای سنجش تراکم استخوان در ناحیه ی كمر و لگن به کار می رود، به طوری كه سر استخوان ران و از مهره اول تا چهارم كمر تست می شود.
بقیه نواحی بدن چطور؟
كلاً اگر در یكی از این نواحی، پوكی استخوان وجود داشته باشد، ما فرد را بیمار می دانیم، مخصوصاً اینكه شكستگیهای نگران كننده بیشتر در این دو ناحیه است. ولی اگر كسی در این دو ناحیه پوكی نداشته باشد، نرمال به حساب می آید.
اگر كسی در ناحیه مچ دست یا پاشنه ی پا شكستگی داشت، چطور؟
البته دستگاههای دیگری هم هستند كه به طور اختصاصی برای تشخیص پوكی استخوان نواحی دیگر مثل مچ دست یا پاشنه ی پا به كار می روند، ولی این دستگاهها برای تشخیص صددرصد نیستند.
شما گفتید سن ابتلا به پوكی استخوان بالای ۶۵ سال در نظر گرفته شده، اما با وجود عوامل خطری كه به آنها اشاره كردید، می توانیم بگوییم این سن در حال كاهش است؟
در مورد اینكه سن پوكی استخوان كاهش پیدا كرده یا نه، دلیلی نداریم، ولی می توانیم بگوییم كه بعضی از این عوامل خطر در كشور ما بیشتر هستند، مثل كمبود ویتامین D كه در حال حاضر۸۰ درصد مردم در كشور ما از كمبود این ویتامین رنج می برند.
با این حال بنیاد بینالمللی پوكی استخوان، یك پرسشنامه یك دقیقهای دارد و در واقع مردم خودسنجی می كنند و با نشان دادن این فرم به پزشك خود مشخص می شود كه باید تست تراكم استخوان بدهند یا نه. اما نكته تلخ این است كه در واقع جامعه جوان ما كه ۴۵ درصد جمعیت را تشكیل می دهد، با وجود این عوامل خطر، به طرف پوكی استخوان پیش می روند.
این تصور وجود دارد كه خانمها بیشتر از آقایان در معرض این عوامل خطر و در نتیجه پوكی استخوان هستند. اینطور نیست؟
بله، در همه جای دنیا این بیماری در خانمها بیشتر است. چون در خانمها نه تنها عوامل خطر عمومی، بلكه كاهش سطح هورمونهای جنسی در یائسگی، باعث كاهش تراكم استخوان می شود. پس انتظار داریم كه خانمها زودتر به این بیماری برسند تا آقایان.
این امر نمی تواند منجر به غفلت از این بیماری در آقایان شود؟
نكته مهم همینجاست، چون مردان از این بیماری مصون نیستند. پوكی استخوان در مردان ممكن است كمتر باشد، ولی عوارض این بیماری در آنها بیشتر است.
كمی در مورد شكستگیهای ناشی از این بیماری توضیح دهید و اینكه چه عواقبی در نتیجه این شكستگیها در انتظار بیمار است؟
این شكستگیها در ۵۰ درصد موارد برای فرد ناتوانی ایجاد می كند، به طوری كه این افراد هیچگاه مثل سابق نمی شوند. همچنین ۲۰ درصد از افراد به كلی ناتوان می شوند و ۲۰ درصد هم فوت می كنند.
كدام قسمت از نواحی بدن بیشتر در معرض شكستگی قرار دارند؟
شكستگیها در تمام بدن است، ولی از نظر اهمیت می توان به شکستگی گردن، ران، ستون فقرات كه منجر به سیاتیك شدید می شود یا عصب را قطع كند و مچ دست به خصوص در خانمها اشاره کرد. در حقیقت كسی كه دچار پوكی استخوان می شود، شكننده می شود و ممكن است حتی با یك سرفه یا عطسه دندههایش بشكند و همین دنده شكسته شده وارد ریه شود.
شكستن استخوان گردن هم درد وحشتناكی را به دنبال دارد.
نقش ژنتیك را تا چه حد در بروز این بیماری می توانیم موثر بدانیم؟
۷۰ درصد پوكی استخوانها مربوط به ژنتیك است به این معنا كه كسی كه یك نفر از بستگان درجه اولش دچار شكستگی شده یا پوكی استخوان دارد، در معرض خطر ماژور است و این افراد بیشتر باید مورد توجه قرار گیرند.
آیا پوكی استخوان را در كودكان هم می توان تعریف كرد؟
بله، به خصوص كودكانی كه كورتون مصرف می كنند. ولی مشكل اینجاست كه همه دستگاهها نمی توانند این بیماری را در كودكان تشخیص دهند. برای همین این تشخیص به پزشكانی واگذار می گردد كه با كودكان در معرض خطر مواجه هستند، مثل كودكان تالاسمی یا كودكان مبتلا به پركاری تیروئید یا كودكانی كه مادران مبتلا به پاراتیروئید دارند.